عباس کیارستمی
عباس کیارستمی فیلمسازی را دگرگون کرد
در آخرین روز مهرماه جمعی از سینماگران ایرانی در یک مسترکلاس با عنوان «شکوه سینما» حاضر شدند تا به همراه هنرجویان علاقهمند به سینما و هنرمندانی چون پارسا پیروزفر و پرویز شهبازی پای صحبتهای نوری بیلگه جیلان، فیلمساز سرشناس ترکیه و برنده نخل طلای جشنواره کن، بنشینند. جیلان بارها از علاقه خود به عباس کیارستمی و تاثیر سینمای این فیلمساز بر آثار خودش صحبت کردهاست. او در این جلسه گفت که در جوانی و قبل از آن در شهر کوچکی زندگی میکرده و سینما راهی برای خیالپروریاش بوده است.
او گفت: «ما چطور زندگی کردن و پرورش یافتن را از سینما یاد گرفتیم و هر فیلمی که دیدیم تاثیر زیادی بر زندگی ما گذاشت. اما با وجود این تاثیر، فکر فیلم ساختن بعد از سالها در من بروز کرد، تقریبا پس از دوران سربازی و گذراندن تنهایی و سختی زیاد بود که تصمیم به فیلمسازی گرفتم. به همین دلیل خیلی دیر وارد سینما شدم چون فکر میکردم روحیه من با سینما همخوان نیست. اولین فیلم کوتاهم را در ۳۶سالگی ساختم و بیشتر در تنهایی خودم به سر میبردم. در مقطعی هم کار عکاسی میکردم و حتی وقتی فیلم ساختم، حس میکردم کارم بهنوعی ادامه عکاسی است و همین تجربه، جسارت ساخت فیلمسازی را به من میداد.»
او در بخشی دیگر موضوعهای اخلاقی را از سوژههای ترغیبکننده برای فیلمسازی خود دانست و درباره تجربههای متفاوتش در استفاده از بازیگری حرفهای و نابازیگر گفت: «اعتراف میکنم که کار کردنم با نابازیگران در بعضی فیلمهای اولم از ترس بود چون تازه داشتم فیلم میساختم و میخواستم اگر نتیجه کار بد شد، چیزی نگویند ولی بعدها اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کردم و روش و نگاهم را تغییر دادم. بااینحال وقتی فیلمنامه پیچیدهای نوشتم، مجبور شدم از بازیگران حرفهای استفاده کنم البته از نابازیگران هم استفاده میکنم چون آنها طبیعی بازی میکنند و حضور آنها حُسن خود را دارد. بازیگر باتجربه گاهی نمیتواند آن حس طبیعی را دربیاورد. بنابراین در کارهایم از دو نوع بازیگری استفاده میکنم.»
جیلان در پاسخ به اینکه فلسفهاش در فیلمسازی چیست، بیان کرد: «نمیتوانم بگویم پیرو تفکر فلسفی خاصی هستم ولی بیشتر به اگزیستانسیالیستها نزدیکم.»
او درباره نقش منتقد در سینما و اینکه آیا نقدها را درباره فیلمهای خود میخواند، گفت: «همه نقدها را نمیخوانم چون ممکن نیست بتوانم همه را بخوانم. ما وقتی فیلمی را میسازیم در مرحله مونتاژ کور میشویم و معمولا فقط در روزهای اول نمایش فیلم، نظرات را میخوانم. اما بعد دیگر کمتر سراغ آنها میروم چون تکراری میشوند ضمن اینکه برای خواندن نقدهای طولانی هم چندان حوصلهای نیست. البته معتقدم سینما از طرف منتقدان بالا کشیده شده و اهمیت ویژهای پیدا کرده و این موضوع سینماگران را لوس میکند. درحالیکه وقتی یک رمان نوشته میشود یا هنرمندی یک نقاشی میکشد، فقط یکی، دو نقد درباره آنها نوشته میشود ولی برای فیلم اول یک کارگردان، گاهی یک صفحه روزنامه هم صرف میشود. این بدان معناست که در زمینه نقد هنر، فضای عادلانه وجود ندارد.»
جیلان در بخشی دیگر از این مسترکلاس درباره تاثیر سینمای کیارستمی بر کارهای خودش گفت: «کیارستمی کارگردان محبوب من است و از او خیلی یاد گرفتم. سالها قبل در جشنواره استانبول فیلم «خانه دوست کجاست» را دیدم و فکر نمیکردم فیلم خاصی هم از ایران ببینم، بنابراین موقع تماشا با انتظار کمی شروع کردم و هر چه گذشت فیلم برایم تعجبآورتر میشد. این فیلم شبیه فیلمهایی که من و حتی دیگران دیده بودند، نبود. وقتی چنین فیلمهایی را تماشا میکنید دریچهای به روی شما باز میشود که کلی ایده جدید میدهد. بعد از آن همیشه کارهای کیارستمی را دنبال میکردم. البته ما فرهنگ مشترکی داریم و از آن منظر نیز سینمای کیارستمی را دوست دارم که شاید اتفاقا این بخش در اروپا خیلی درک نشده باشد. کیارستمی نفَس جدید در سینما خلق کرده و همچنین روش فیلمسازی را دگرگون کرده و راههای جدید فیلمسازی پیشنهاد کرده است.»
او در پاسخ به پرسشی درباره اینکه چقدر از سینمای ایران و سختیهای فیلمسازی در ایران اطلاعات دارد، گفت: «سینمای ایران را دنبال میکنم و کارگردانهایی را میشناسم که رفاقت هم داریم اما درباره فیلمسازی فکر میکنم این کار در هر جایی سختیهای خود را دارد. مهم این است که چطور فیلم خود را به سرانجام برسانیم. من فیلم اولم را خودم تنهایی و بدون سرمایه ساختم. نکته این است که فیلم خوب ساختن واقعا سخت است و مهم این است که فیلم خوب بسازی یا معمولی.»
او درباره استفاده از استوریبرد در فیلمهایش ابتدا با تعجب پرسید که آیا در ایران کسی از استوریبرد استفاده میکند و بعد از آنکه شنید برخی با این شیوه کار میکنند، گفت: «من هرگز با استوریبرد کار نکردم و پیشنهاد هم نمیکنم چون فضای محدودی را به وجود میآورد و نباید با پیشفرض کار را جلو ببرید. البته درباره فیلمهای هالیوودی میتوان گفت که لازم است چون پروداکشن بزرگی دارند ولی برای ما که فیلم هنری و مستقل میسازیم لازم نیست و بهتر است اجازه بروز خلاقیت بدهیم. برخی کارگردانهای اول ممکن است استفاده کنند تا هم کمتجربگی خود را جبران کنند و هم به گروه خود بگویند که چطور میخواهند کار را پیش ببرند.»
نوری بیلگه جیلان در بخش دیگری از این جلسه درباره سینمای خود و فروش فیلمهایش گفت: «سینمای من ۱۰۰درصد خصوصی است و کسی نمیتواند به من پیشنهاد دهد که چیزی را در فیلم تغییر دهم. در بخش فروش، واقعیت این است که بعد از اینکه دنیا مرا شناخت بیشتر به آثارم توجه شد، ولی برنده شدن در جشنواره کن در این مسیر خیلی تاثیرگذار است.» در پایان این مسترکلاس فیلمی کوتاه از عباس کیارستمی ساخته سیفالله صمدیان پخش شد و سپس مستانه مهاجر، مدیر مسترکلاس، قدردانی ویژهای از جیلان که بهانه اصلی این جمع بود ابرازکرد؛ ضمن اینکه جای عباس کیارستمی را خالی دانست.